گمنام، بدون مأموریت، بدون عنوان
باز روز خبرنگار و «هرکسی از ظن خود شد یار من/ از درون من نجست اسرار من.» روزها از پی هم میآیند و میروند و او که دفتر ایام را ورق می زند، «خبرنگار»ی است که همه روزها با همه خوشیها و ناخوشیهایش مال اوست.
ماهیت «افشاگرانه» این حرفه شاید نوعی فرصتطلبی و خودخواهی یا شهرتطلبی را به ذهن متبادر کند، اما نظم و سامانی که امروزه در جهان شاهد آن هستیم، مدیون روزنامهنگاری متعهدانهای است که فرصت خودمحوری، دیکتاتوری، فرورفتن در فسادهای سیاسی و اقتصادی را با افشای اسرار مگو، از ارباب قدرت گرفت و در مقابل همه قرار داد. حتی تلاشهای کسانی هم که برای نام و نان، پستوها را برملا کردند و برخی فاسدان را از قدرت بیرون انداختند، قابل تقدیر است. بدا به حال آنان که مزدوری میکنند تا نگذارند پرده پس برود.
از منظر جهانی، دموکراسی یا آزادی و تمام واژگانی که «سلطه مردم» را به رخ ارباب قدرت میکشد و از آنان میخواهد در چارچوب قانون حرکت کنند، مدیون تلاشهای بیوقفه روزنامهنگاران متعهدی است که آگاهی بخشیدند و بعضاً جان شیرین خویش را بر سر این پیمان نهادند.
با همه اینها، در دنیای سیاتزدهی امروز که جنگ بر سر قدرت و ثروت یکی از ویژگیهای جدایی ناپذیر آن است، «روزنامهنگار متعهد» مفاهیم گوناگونی دارد: از نگاه زورگویان، خبرنگار و روزنامهنگار متعهد یعنی کسی که مواجب میگیرد تا «شخصیتشویی» کند. از نگاه آزادگان، روزنامهنگار و خبرنگار متعهد یعنی کسی که مزدوری نمیکند تا آبِ پاکی بر روی کسی یا کسانی بریزد که تباه هستند و ویرانگر. بساط هر دو مفهوم نیز پررونق است و امروزه در سراسر دنیا شاهد هر دو مفهوم هستیم.
روزنامهنگاران و خبرنگاران متعهد، عزیزند و آسیبپذیر، بییار و یاورند و تنها و مدام باید تاوان مسئولیتپذیری خود را بپردازند، ولی آنچه که مزدوران را به حاشیه رانده و رسوایشان ساخته، انبوه کسانی است که بدون هیچ مأموریت و عنوانی با دوربینهای موبایل، پرده را با یک عکس بیکیفیت و یک متن شتابزده و غیرحرفهای کنار میزنند تا نقش انسانی و متعهدانه خود را نسبت به همنوعانشان ایفا نمایند.
همین متنهای شتابزده، بیآداب و ترتیب و عکسهای غیرحرفهای در کسری از ثانیه باطلالسحر متنهای حرفهای و پرطمراق و عکسهای شکیل و خوشفرمی است که مزدوران ساعتها بر روی آن کار میکنند تا ولینعمتان خود را بشویند و از زیر ضربات کشنده بیرون آورند.
کارت خبرنگاری یا روزنامهنگاری و نامنویسی در فلان دفتر و دستک و لمیدن در ردیف اول نشستی که یک باند سیاسی یا ارباب قدرت متولی آن هستند، شاید اعتبار چندروزهای به کسانی بدهد که میخواهند سری در سرها داشته باشند و از آن رهگذر باری ببندند. ولی همهی ماجرا این نیست و تاریخ کور نخواهد ماند و سره را از ناسره برای آیندگان روشن خواهد ساخت.
روز خبرنگار و روزنامهنگار بر همه موبایل به دستان متعهدی که سوار بر اسب راهوار شبکههای اجتماعی هستند و نمیگذارند آب خوش از گلوی زورگویان و فاسدان پایین برود، مبارک باد. شخصاً به عنوان کسی که حدود دو دهه در زمینه روزنامهنگاری آزاد و بدون تعهد به جریانها و باندهای سیاسی فعالیت میکنم، در مقابل تمام گمنامان موبایلبهدستی که شرافت و تعهد به همنوعان خود را سرلوحه زندگیشان قرار دادهاند و چیزی از نگاه تیزشان پنهان نمیماند، سر تعظیم فرود میآورم و آنان را میستایم.