دوشنبه, 31 ارديبهشت 1403  -  12 ذي‌القعده 1445 -  20 می 2024
شما اینجا هستید: صفحه نخست وبلاگ یادداشت ها خط ریلی بوشهر و دعوای نمایندگان استان


خط ریلی بوشهر و دعوای نمایندگان استان

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 0.00 (0 رای)

خورشید فقیه

مدت هاست که بحث راه آهن بوشهر- شیراز، نقل محافل مختلف بوشهری ها، از دولتمردان مان گرفته تا نمایندگان در مجلس شورای اسلامی شده، بی آنکه به نتایج مثبتی منجر شود و توفیق برداشتن گامی عملی حاصل گردد.

البته بازهم صد رحمت به دولت احمدی نژاد که با همه کژی و کاستی هایش، حداقل استارت این حرکت را کلید زد و مبادرت به تهیه و ارائه طرحی در این خصوص نمود و به عنوان اولین قدم، دست به کار خاکریزی و تسطیح اولیه بخشی از زیرساخت ریل ها نمود.

هرچند که از ایستگاه تنگک بوشهر تا چند ده کیلومتری به جلو، ادامه پیدا نکرد و با پایان عمر دولتش، ادامه کار نیز خاتمه یافت و از آن، تنها دست آویزی باقی ماند برای برخی از نمایندگان کنونی ما در مجلس، تا هرکدام با توسّل به سرنخی از این کلاف سردرگمِ خیالی، ظاهرا مشغول دوختن کیسه هایی برای جمع آوری آرای مردمان حوزه های انتخابیه‌شان درانتخابات آینده مجلس بشوند.

زیرا آنچه که این روزها از چانه زنی ها و بعضا پرخاشگری و اتهام زنی های پیاپی این نمایندگان نسبت به یکدیگر استنباط می شود،با همه استدلال هایی که ارائه می نمایند، بیشتر مویّد تلاش آن ها بر بهره مندی هرچه بیشتر حوزه های انتخابیه خود است بی آنکه توجهی به ضرورت، فلسفه و منطق وجودی راه - از هر نوعش- در زندگی بشر از بدو خلقت این موجود دو پا و آغاز زندگانی اجتماعی آن تاکنون داشته باشند.

اصولا، راه به معنا و مفهوم عام آن و بویژه درزمانه و شرایط کنونی ما و جهان، الزاما باید دارای حداقل این خصوصیات باشد:

1 در وهله نخست، واسطه ای ارتباطی میان مردم و اقوام و ملت هایی باشد که در یک محدوده جغرافیایی خاص، دارای یک زیست اجتماعی مشترک بوده و پیوندهای تاریخی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ویژه ای با همدیگر دارند.

2 به لحاظ امنیتی و حراستی-حفاظتی که بُعد نظامی آن، بیشتر موردنظر است، کاربردی مطمئن و تسریع کننده داشته باشد.

3 پدیده ای باشد که بتواند با سهولت بیشتر، کارآمدی افزونتر و مخاطرات کمتر، هر محدوده مفروضی را با محیط های پیرامونی خود مرتبط و متصل نموده و پیوندهایی منطقی در زمینه های مختلف را در میان آن ها ایجاد کند.

4 اما در ابعاد ملی و عمومی، به ویژه در کشور ما که دارای ساختار اجتماعی مرکز گرایانه شدیدی است، باید از استحکام و امتیازهای پیش برندگی فوق العاده ای برای برقراری اتصال و ارتباط با مراکز مختلف قدرتهای سیاسی و تصمیم گیرندگان نهایی و کلان مملکتی ، اعم از پایتخت، مرکزاستان، مرکز شهرستان و... برخوردار باشد.

اما آنچه که اکنون، در مباحث نه تنها نمایندگان مجلس و محافل دولتی،بلکه در بین برخی از عوام نیز پیرامون موضوع راه آهن سراسری منتهی به استان ما، مطرح شده و می شود، بیشتر حول محور اقتصادی این راه می چرخد که معطوف است به موقعیت ممتاز اقتصادی وجود نفت گاز پارس در بخش های جنوبی استان، آنهم انگار با این تصور که اگر چنین پدیده اقتصادی در این استان وجود نداشته باشد، پس ضرورتی هم برای ایجاد خط ریلی نیست! و حال آنکه اگر ما تمامی موارد پنجگانه فوق را هم درنظر نگیریم، و تنها از منظر اقتصادی به آن بنگریم، باز هم استان بوشهر، علاوه بر دارا بودن این تاسیسات عظیم نفتی و گازی، واجد آن اهمیت اقتصادی قابل ملاحظه ای در بخش های دیگری هم می باشد که ضرورت ایجاد یک خط ریلی برای یرقراری اتصال و ارتباط  با محیط های پیرامونی اش ، توجیه پذیر باشد.

در حال حاضر، به لحاظ وجود بنادر فعال تجاری، صیادی و ترانزیتی مختلف و پراکنده درسراسر مرز هفتصد کیلومتری این استان با خلیج فارس، سالیانه میلیاردها تُن کالاهای گوناگون، از آن مبادی صادر و وارد می شود که دارای ارزش اقتصادی فراوانی می باشد، به لحاظ شیلاتی، سالانه ده ها هزار تن انواع آبزیان در آنها صید و به داخل و خارج مملکت صادر و از ارز آوری بالایی نیز برخوردارند، از شمال تا جنوب استان، هزاران هکتار اراضی زیرکشت انواع و اقسام فراورده های کشاورزی با ارزش افزوده قابل توجه و اشتغالزایی فراوانی جود دارد که متاسفانه به علت عدم دسترسی به یک خط ریلی، مشکلاتی را برای فعالان این بخش بوجود آورده است. همچنین براساس برنامه ریزی های کلان صورت گرفته در دولت های کنونی و پیشین، به زودی چندین مجتمع بزرگ و کوچک پتروشیمی و فرآوری های نفتی- گازی، در شمال تا مناطق میانی استان، احداث و راه اندازی خواهند، در آینده ای نزدیک قرار است منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس شمالی در گستره ای به وسعت شهرستان های دیّر، دشتی و تنگستان راه اندازی شود، که تمامی این موارد گفته شده،  نیازمند یک راه مواصلاتی ریلی همه جا شمولی به مراتب مهمتر و ضروری تر از خط فیروز آباد، جم  وعسلویه  مب باشند، و قس علی هذا!

بنابراین، اگر به جد، قصد و اراده ای برای انجام چنین پروژه ی مهم و حیاتی در دولت روحانی وجود دارد، و نمایندگان استان در مجلس نیز تنها به فکر ذخیره سازی های سیاسی برای آینده خود نیستند و با یک دید ملی و استانی همه جانبه ای به این قضیه می نگرند، باید پیگیراجرایی شدن آن بگونه ای باشند که منافع و خیر و برکت آن، شامل سراسراستان از شمال تا جنوب شود و رافع معضلاتی گردند که نتیجه مستقیم عدم وجود چنین پروژه مهم مواصلاتی است.

در غیراینصورت، محبت فرموده از اظهارنظرهای جنجالی و تبلیغاتی دراین باره، آن هم با ادعای دفاع از منافع مردم حوزه های انتخابیه خود! موجبات ایجاد تفرقه و دشمنی را درمیان اهالی این استان فراهم ننمایند.

در پایان، ذکر این نکته را نیز به عنوان یک نظر شخصی، ضروری می دانم که خط ریلی پیشنهادی معاون وزیر راه و شهر سازی مبنی بر اتصال استان بوشهر به فارس از طریق خطِ فیروز آباد، جم و عسلویه را نه تنها مفید به حال استان نمی دانم، بلکه به دلایلی آن را بلایی به مراتب مهلکتر و خطرناکتر از مصیبت خط آهن خرمشهر به شمال در عصر رضا شاه، برای استان بوشهر تلقی نموده و ازهمگان می خواهم تا از طرق قانونی، مانع از اجرایی شدن آن شوند.