یادداشت /هشدار نسبت به بازگشت معجزه هزاره سوم
محمدجواد حقشناس
بوشهرما:باید هشدار سعید حجاریان را در مورد پروژه نرمالیزاسیون حسن روحانی و امکان برگشت احمدینژادها به دقت مورد توجه قرار داد.
هرچند در یادداشتی کوتاه امکان پرداختن به مساله پیچیدهای که مطرح کرده، نیست اما وقتی ایشان بحث نرمالیزاسیون توسط دولت، موفقیت و عدمموفقیت آن را پیش میکشد، باید دید چه حوزههایی را مدنظر دارند. باید دید ایشان نقش و جایگاه دولت و سایر نیروهای اجتماعی را که در فضای جامعه تاثیرگذارند در تحلیل خود چگونه تعریف میکنند. بازخوردی که نخبگان جامعه در رابطه با فضای موجود دارند و وظیفهای که بر دوش حاملهای نرمالیزاسیون مطرح میشود به ویژه بحث رسانهها، نهادهایی چون دانشگاه و نخبگان سیاسی و اجتماعی که به نوعی از گروههای مرجع کشور به حساب میآیند نیز باید مورد توجه قرار بگیرند.
از سوی دیگر، پدیدهای مانند محمود احمدینژاد و معجزه هزاره سوم که در سال84 شکل گرفت و وارد سپهر سیاسی ایران شد معلول زمینهها و عوامل مختلفی بود که اکنون نیز باید به آنها توجه کنیم. باید شکلگیری این پدیده سیاسی اجتماعی را مورد ارزیابی قرار دهیم. نکته دوم به روندی که در دوره هشت ساله دولتهای نهم و دهم شکل گرفت بازمیگردد. تغییراتی که در فضای سیاسی و اجتماعی به وجود آمد از جمله تضعیف طبقه متوسط، ایجاد شکاف در جامعه را نیز باید مورد مطالعه قرار داد.
یکی از اتفاقاتی که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که در سال 88 جامعه ایران در نتیجه آن حوادث دچار صدماتی شد که برای حل آن نیاز به تلاشی جمعی است. در نتیجه انتخابات 88 بود که شکافی بین نخبگان سیاسی شکل گرفت و آن را در مناظرههای انتخاباتی در تلویزیون نیز آشکارا میدیدیم.
رئیس قوه مجریه در یک سو قرار گرفت، چهرههایی مانند آیتا... هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری و... در سوی دیگر. میتوان گفت این عوامل در کنار تضعیف جایگاه نهادهایی مانند دانشگاه و رسانهها به دلیل برخوردی که با آنها صورت گرفت و تضعیف جایگاه رسانه ملی، موجب تشدید فضای دو قطبی شد.
نیاز جدی وجود دارد تصمیمسازان کشور و به ویژه جامعهشناسان سیاسی و روانشناسان اجتماعی درباره پدیدهایی که در کشور ما شکل گرفت و جامعه را دچار آسیب جدی کرد بررسیهای دقیق و علمی انجام دهند، تا ابعاد این مساله و آثار اجتماعی آن روشنتر شود.
مرجع: آرمان