دوشنبه, 31 ارديبهشت 1403  -  12 ذي‌القعده 1445 -  20 می 2024
شما اینجا هستید: صفحه نخست وبلاگ یادداشت ها اعتدالگرایان در بوشهر به کدام کاندیدا می‎رسند؟/یادداشت


اعتدالگرایان در بوشهر به کدام کاندیدا می‎رسند؟/یادداشت

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 0.00 (0 رای)

جنوب امروز- خسرو دهقانی: با وجود ردصلاحیت چهره های مورد وثوق اصلاح طلبان و هواداران دولت در اغلب حوزه های انتخابیه مجلس دهم، اجماع اعتدالگرایان به تدریج براساس گزینه های موجود در سه حوزه انتخابیه استان در حال شکل گیری است، جز حوزه انتخابیه مرکز استان که یادداشت زیر در همین خصوص است.

خسرو دهقانی | مدرس دانشگاه و فعال سیاسی اصلاح طلب

با وجود ردصلاحیت چهره های مورد وثوق اصلاح طلبان و هواداران دولت در اغلب حوزه های انتخابیه مجلس دهم، با فرض اینکه صلاحیت حجت الاسلام پورفاطمی در حوزه دشتی و تنگستان توسط شورای نگهبان تایید و وارد انتخابات شود، اجماع اعتدالگرایان به تدریج بر اساس گزینه های موجود در سه حوزه انتخابیه استان در حال شکل گیری است، جز حوزه انتخابیه مرکز استان که به معمایی مبدل شده است.

در حوزه بوشهر، گناوه و دیلم به دلایل مختلف از جمله عدم تایید صلاحیت گزینه های مورد نظر و همچنین پیچیدگی های سازوکارهای اجماع، تاکنون روندهای اجماع سازی تحت شوک ردصلاحیت ها با ابهام روبرو بوده است. این یادداشت با مفروض گرفتن کاندیداهای موجود، سعی دارد تا شقوق اعتدالگرایان را برای رسیدن به اجماع بررسی نماید.

قبل از آن، لازم می دانم مفروضات زیر را به عنوان چارچوب های اجماع نزد اعتدالگرایان یادآور شوم:

الف: اصلاح طلبان برای تسهیل شرایط اجماع، باید از فضای فکری و ذهنی دهه هفتاد فاصله بگیرند و با عدول از شعار های ماگزیمالی (حداکثری)، فضای ذهنی خود را  به فاز جدید شیفت دهند و بپذیرند که اولویت توسعه سیاسی و مطالبات سیاسی دهه هفتاد در دوران جدید دچار دگردیسی های اقتضایی شده است. در همین راستا "پیگیری و تحقق توسعه گرایی" و "عبور از خشونت گرایی" در فضای پسا احمدی نژاد به عنوان محور اجماع اعتدال گرایان مطرح شده است.

ب: ممکن است گزینه های موجود با ایده‌آل های اعتدالگرایان (در شرایط آرمانی) فاصله داشته باشد؛ ولی تجارب زیست سیاسی در دو دهه گذشته، تمام نیروههای اعتدال گرا را به یک مخرج مشترک نزدیک کرده است که گزینش هر نحله از کنش سیاسی به غیر از صندوق رای به ضرر و زیان منافع ملی است.

با پذیرش این پیش فرض؛ چاره ای جز "انتخاب عقلایی" (بازی با حاصل جمع مثبت) و با همین مهره ها و در همین صفحه شطرنج باقی نمانده است. برای نیل به هدف در این فضا، باید در عین حفظ آرمانخواهی، با حداکثر کردن عملگرایی و واقع گرایی، از ذهنیت های قالبی ، مسلکی و ایدئولوژیک فاصله گرفت تا بتوان منافع هموطنان و هم استانی ها  را در تصمیمات به حداکثر رساند.  

با توجه به این پیش فرض ها، می توان حداقلی از ویژگی ها برای اجماع بر نامزدهای موجود را به شکل زیر مشخص کرد:

۱. اولویت بخشی به منافع ملی در همه زمینه ها
۲. برخورداری از عقلانیت سیاسی و رویکرد اعتدالی به مسایل سیاسی
۳. داشتن رویکرد توسعه ای در سطوح ملی و استانی
۴. قابلیت های نامزد موردنظر برای اجماع حداکثری (پتانسیل رای آوری)

با توجه به مقدمات ذکر شده به نظر می رسد شقوق زیر در حوزه بوشهر، گناوه و دیلم (یا حتی حوزه های مشابه) می تواند روی میز اجماع اعتدال گرایان قرار گیرد:

۱. اجماع بر کاندیداهای کمتر شناخته شده منتسب به اصلاح طلبان و اعتدالگرایان.

در این شق ممکن است نامزد ویژگی های اولیه را داشته باشد، ولی توان رای آوری نداشتن باشد. استفاده از چنین گزینه هایی ممکن است اصالت انتخاب را حداکثر کند ولی در حوزه ای که فقط یک نامزد می تواند به مجلس راه یابد، ریسک بالایی همراه دارد. استفاده از چنین نامزدهایی در کلانشهرها که چند کرسی نمایندگی مجلس دارد، با سرلیست کردن  نامزدهای مطرح مزایایی زیادی دارد ولی در حوزه های تک کاندید مانند حوزه های استان بوشهر ریسک بالایی را می طلبد.

۲. تغییر حوزه های نامزدهای بومی تائید صلاحیت شده در استانهای دیگر و نامزد شدن آنها در حوزه های استان بوشهر.

استفاده از این شق در صورتی می تواند با احتمال موفقیت همراه شود که زادگاه نامزد با حوزه جدید  سنخیت داشته باشد، در غیر این صورت ممکن است اقناع سازی رای دهندگان همسو توسط کنشگران و فعالین  سیاسی در حوزه جدید با شکست مواجه شود.

۳. استفاده از کاندیداهای تکنوکرات (فن سالار) یا آکادمیک ولی کمتر شناخته شده.

مزایای استفاده از این کاندیداها به خصوص در پیگیری منافع توسعه ای استان  و بویژه در حوزه های تخصصی زیاد است، به شرط آنکه بتوان با جنبشی کردن و دوقطبی کردن فضا، زمینه های رای آوری نامزد را مضاعف کرد. با توجه به فضای سیاسی کنونی و فروکش کردن مناقشات معنی دار سیاسی و همچنین رغبت اجماع و دور شدن از دوگانه های سیاسی مانند اصلاح طلبی/ اصولگرایی، بعید است بتوان به خلق مجدد چنین فضایی نایل آمد.

۴. استفاده از گزینه های رای آور گناوه و دیلم و شارژ رای آنها در بوشهر.

این گزینه می تواند با توجه به کمبود زمان به عنوان یک راه میانبر مورد ملاحظه قرارگیرد و روی مزایای آن حساب کرد. این شق در صورتی که بتواند قدرت اقناعی لازم را در وهله اول برای فعالان سیاسی اعتدالگرا و سپس برای رای دهندگان بوشهری به همراه آورد، می تواند کوتاهترین و در عین جال کم ریسک ترین راه برای فتح مجلس به سود تفکر اصلاح طلبی و اعتدالگرایی باشد، چرا که کاندیدای موردنظر میزانی از آرای لازم را با خود دارد و کافیست در مرکز استان نیز شارژ  شود تا با آرای مضاعف، توان لازم را برای غلبه بر رقیب کسب کند. 

همانطور که اذعان شد مشکل این شق اقناع هواداران مبنی بر وجود تفاوت معنی دار میان نامزد خودی و رقیب است. در صورت فائق آمدن بر چنین چالشی، می توان به موفقیت آن دل بست.

امید است در این مجال اندک تا انتخابات هفتم اسفند، تصمیم سازان و معماران اجماع در اردوگاه اعتدال گرایان و حامیان دولت، با نظر داشت شرایط واقعی به سردرگمی هواداران اعتدال در بوشهر پایان دهند و با بررسی تمامی شقوق و نحله ها به گزینه واحدی برسند. در این بین بیش از هر چیز باید شرایط استان را با عملگرایی دقیق و "بدون گرفتار شدن در چنبره الزامات اجماع ساز مرکز محور" بررسی کرد تا به نتیجه دلخواه نایل آمد.