یکشنبه, 09 ارديبهشت 1403  -  19 شوال 1445 -  28 آوریل 2024
شما اینجا هستید: صفحه نخست وبلاگ یادداشت ها تاٌملی بر اندیشه حکمرانی خوب با تاکید بر قانون اساسی ایران


تاٌملی بر اندیشه حکمرانی خوب با تاکید بر قانون اساسی ایران

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 5.00 (1 رای)

لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ

(سوره شریفه حدید / آیه 25)

 دکتراسماعیل عبدالهی

عضوهیات علمی دانشگاه ومدیراندیشکده حکمرانی وقانون گذاری استان بوشهر

مقدٌمه

    حکمرانی خوب[1] یا متعالی[2] یک گفتمان و پدیده ظهوری است که با ترکیب مولفه‌ها و اصول درصدد استقرار یک وضعیت مطلوب و توأم با عدالت و رفاه در اداره کشور است. اصطلاح مزبور در دهه‌های ۸۰ و ۹۰ میلادی توسط بانک جهانی  ابداع و مطرح شد. بر اساس تعریف بانک جهانی ، حکمرانی خوب در اتخاذ سیاست های پیش بینی شده و صریح حکومت ، تصمیمات اداری و سیاسی شفٌاف ، مسئولیٌت پذیری کارگزاران ، پاسخگویی دستگاه های اچرایی در قبال عملکردهای خود ، مشارکت فعٌال شهروندان و همچنین برابری آنان در برابر قانون تبلور می باید[3]. همچنین ، برنامه توسعه سازمان ملل متحد حکمرانی خوب را به عنوان «کوششی در جهت حاکمیت قانون ، شفافیٌت ، مسئولیت پذیری ، مشارکت ، برابری ، کارایی ، اثربخشی ، پاسخگویی و دیدگاه استراتژیک (راهبردی) در اعمال اقتدار سیاسی ، اقتصادی و اداری» توصیف می کند[4].

    حکمرانی خوب حاصل پیدایش و استقرار یک رابطه مثلٌثی ، ترکیبی و هم افزایانه و متقابل دو محیط رسمی (دولتی) و غیر رسمی (غیر دولتی) در قالب سه رکن یا سه ضلع ؛ دولت ، جامعه مدنی و بخش خصوصی است.

    با مداٌقه در فصول و اصول قانون اساسی این امر آشکار می شود که نویسندگان آن اعتقاد و التزام خود را به شکل گیری و استقرار یک الگوی حکمرانی خوب و متعالی در چارچوب مبانی نظری شرعی و عرفی به منصه ظهور و بروز رسانده اند. قدر مسلٌم ، جهت گیری و حرکت کلی نظام بر مبنای قانون اساسی ، سیاست های کلی نظام به نحو مقرر در اصل 110 قانون اساسی و برنامه های توسعه در راستای حکمرانی خوب بوده است. اما این موضوع یا مسئله که تا چه اندازه در ظهور و به روز رسانی الگوی مزبور گام برداشته و توفیق داشته ایم ، نیازمند واکاوی و ارزیابی دقیق و علمی است ، هرچند در کنار دستاوردهای قابل توجه و مطلوب ، می توان و باید پذیرفت که با کاستی ها ، کمبود ها و چالش های جدٌی در نظر و عمل مواجه بوده ایم.

 

1-    مفهوم و ماهیٌت حکمرانی

     واژه حمکرانی (Governance) مرکب از دو کلمه «حکم» به معنای فرمان ، امر ، مقرٌرات ، نظام و قانون و «راندن» در مفهوم به حرکت در آوردن ، اجرا کردن ، روان کردن ، انجام دادن ، راهبری ، هدایت ، اداره و پیش بردن و مجموعا تعبیر (حکمرانی) به معنای حکومت ، فرمانروایی ، فرماندهی ، طرز حکومت ، اختیار داری و نظارت آمده است[5].

    در متون و فرهنگ های لغت فارسی حکمرانی مترادف و معادل فرماندهی ، امارت و ریاست است[6]. معادل عربی این اصطلاح ، واژه «الحوکمه» می باشد. در دیکشنری کمبریج (Cambridge dictionary) در ذیل واژه حکمرانی (Governance) آمده است : اصطلاح حکمرانی ناظر بر روش ها و نظام هایی است که سازمان ها و کشورها در عالی ترین سطح مدیریت شده و اقدام می کنند. بنابر کاربردهای لغوی و اجمالی فوق ، در یک تعریف ساده ، حکمرانی عبارت است از شیوه یا نظامی که بدان وسیله نهادهای حاکمیتی اعمال مدیریت می کنند. بدین ترتیب ، اصطلاح حکمرانی ناظر بر ساختارها (Structure) و فرایند ها (Process) است که در بالاترین سطح تصمیم سازی ، پاسخگویی و نظارت و عمل قرار دارند.

    تعبیر حکمرانی یک تعبیر نوظهور و میان رشته ای است که در علوم مختلف از قبیل مدیریت ، اقتصاد ، جامعه شناسی ، روانشناسی ، حقوق ، علوم سیاسی ، فلسفه و الهیٌات کاربرد دارد و بر همین اساس می توان پیشوند حکمرانی را در زمینه ها و موضوع های تخصٌصی متنوٌع به کاربرد. مثل حکمرانی اقتصادی ، حکمرانی آب ، حکمرانی انرژِی ، حکمرانی فرهنگ و غیره.

    به علاوه ، معمولا و در محاورات عادی و علمی اصطلاح حکمرانی به صورت ایجابی و با اوصافی همچون حکمرانی خوب ، حکمرانی مطلوب ، حکمرانی سالم و حکمرانی متعالی به کار می رود. به اعتقاد صاحب نظران این کاربردها بیانگر مدل های حکمرانی است. البتٌه ، بر اساس غایت حکمرانی می توان آن را به دو صورت حکمرانی متعارف و متعالی تقسیم کرد. این تقسیم بندی به نوعی ناظر بر ماهیٌت جهت گیری و قلمروی حکمرانی است. حکمرانی متعارف بر اساس اراده مردم و با هدف بهبود امور جامعه و مردم در دنیای مادی شکل می گیرد ، اما حکمرانی متعالی ، علاوه بر دنیا ، به ظرفیٌت های اخلاقی ، الهی و مولٌفه های اخروی نیز تمرکز دارد. تفکیک حکمرانی به متعارف و متعالی ناشی از وجود دو برداشت از ماموریت حکومت ها و حاکمیت قانون[7] در دنیای مدرن است. حکومت ها می توانند صرفا تنظیم گر امور مادی و دنیوی مردم باشند و با این هدف تشکیل شده و قوام یابند و یا ممکن است فراتر از امور مادی و دنیوی جهت گیری داشته ، به تنظیم گری و نظارت بر امور معنوی و اخروی بپردازند. در هر حال ، اغلب قریب به اتفاق حکومت های امروزی در چارچوب مناسبات دنیوی مردم شکل گرفته و حرکت می کنند و تلاش دارند به وسیله ی « قانون موضوعه » و ناشی از اراده مردم ، مطالبات ضروری و معمولا دنیوی و مادی جامعه را تنظیم کنند. لکن ، در حکمرانی متعالی یک عنصر مهٌم و جدٌی ، تعالی و رشد همه جانبه و متناسب با ظرفیت ها و خواسته های گوناگون انسان مورد نظر است.

 

2-    ابعاد و مولٌفه های حکمرانی

     در یک حکمرانی خوب سه بعد یا سه عنصر مهم و اساسی وجود دارد. این عناصر عبارتند از : دولت ، مردم و جامعه مدنی و بخش خصوصی. بنابراین ، حکمرانی خوب در نتیجه حضور و تعامل بخش های یادشده در کنار هم و در یک رابطه شبکه ای ایجاد و مستقر می شود. شکل زیر تعامل عناصر مزبور را نشان می دهد.

 

 

    صرف نظر از ابعاد و عناصر قوٌی و وثیق حکمرانی ، به باور متفکٌران و اندیشمندان و نهادها و محافل علمی و جهانی ، یک حکمرانی مطلوب (خوب) دارای هشت ویژگی ، مولٌفه یا پایه به شرح موارد و شکل زیر است :

1-    حاکمیٌت قانون (The rule of law)

2-    مشارکت (Participatory)

3-    وفاق عمومی و اجماع محوری (Consensus - oriented)

4-    شفافیٌت (Transparent)

5-    پاسخگویی (Accountability)

6-     مسئولیٌت پذیری (Responsibility)

7-    اثر بخشی (Effectiveness) و کارایی (Efficiency)

8-    منصفانه و شمولیٌت (Equitable / Inclusive)

 

 

    بدین ترتیب ، حکمرانی خوب ناشی از موجودیت و شکل گیری همه جانبه و هم افزایانه هریک از ویژگی ها و مولٌفه های یاد شده است ، به گونه ای که وجود یا فقدان هرکدام از آن ها در سرنوشت خود و سایر مولٌفه ها آثار تقویتی (ایجابی) و تخریبی (سلبی) دارد. به عبارت دیگر ، رشد و ارتقای ویژگی های حکمرانی ، به رشد و ارتقای حکمرانی منجر می شود. به همین نسبت ، اختلال و انحراف در هریک از آن ویژگی ها به سیر قهقرایی حکمرانی و عدم مطلوبیٌت آن منتهی می شود. این وضعیت نشان می دهد که حکمرانی خوب و سالم یک «جریان یا فرایند ترکیبی ، هم افزایانه ، مجموعه ای ، همه جانبه و درهم تنیده » است که در جای خود هریک از ویژگی های مزبور در نیل به ایده ی حکمرانی مطلوب نه تنها موضوعیٌت و شانیٌت مستقل دارد ، بلکه در تعامل و تلاقی با سایر ویژگی ها طریقیٌت داشته و مجموعا می توانند در تحقٌق و استقرار یک نظام حکمرانی مطلوب تاثیر گذار باشند.

 

3-  حکمرانی و قانون اساسی

     تاکید کلٌی و کلان قانون اساسی بر حقوق و تکالیف متقابل مردم و حاکمیت از یک سو و مندرجات خاص فصول اول (اصول 1 تا 14) و سوم (اصول 19 تا 31) قانون اساسی بر شکل حکومت به صورت مردمی و محتوای آن که ترکیب مطالبات نهفته شرعی و مردم متدیٌن است، به عنوان دو سازوکار متناسب با فرهنگ دینی ، تاریخی ، سیاسی و اجتماعی حاکی از اعتقاد و التزام نویسندگان قانون اساسی به طرٌاحی و استقرار یک الگوی حکمرانی خوب و متعالی بوده است.

    مجموعه نظام مقرٌر و مندرج در قانون اساسی به عبور از شیوه های حکمرانی غیر مردمی و نامطلوب به عنوان تجارب تلخ و تاسف بار در روابط انسانی و اجتماعی در عرصه های مختلف و در تاریخ ایران و جهان متمرکز می باشد. باتوجه به نوظهور بودن اندیشه و مفهوم «حکمرانی خوب» در میان اندیشمندان و کشورهای جهان ، شاید بتوان گفت که بانیان و موسٌسان نظام جمهوری اسلامی ایران با رجوع و تاسٌی به آموزه های قرآنی و شیوه ها و سیره های معصومین علیهم السلام در زمینه حکمرانی به سوی نهادینه سازی الگوی مطلوب و متعالی آن حرکت کرده اند. درواقع ، مبانی و اصول قانون اساسی نشان می دهد که پدید آورندگان آن مضافا به این که در ذهن خود شیوه های حکمرانی غلط و بد را شایسته مردم و انقلاب ندانسته اند ، بلکه در راستای مولٌفه های یک نظام حکمرانی خوب جهت گیری فکری و نظری داشته و بر این اساس ، فصول و اصول قانون اساسی را  تبویب و تنظیم کرده اند. امروزه ، از یک سو ، بیش از هرزمان دیگر تمرکز و بازگشت به اندیشه های پویا ، فاخر ، دور اندیشانه و متعالی تدوین کنندگان قانون اساسی که حاصل و برآیند افکار و تمایلات ذهنی گروه ها و اقشار مختلف است ، احساس می شود و از سوی دیگر ، به اهتمام و التفات به غفلت ها و بعضا به عدم اعتقاد و التزام به اصول حکمرانی خوب پی می بریم و ضرورت دارد متولیان و مجریان قانون اساسی بر ذهنیٌات و دغدغه های پیشینیان مدبٌر و صالح خود احساس مسئولیٌت بیشتری نشان دهند. با نگاه تحلیلی و نقٌادانه و بر مبنای ابعاد و شاخص های هشت گانه حکمرانی خوب ، می توان بر این نکته تاکید داشت که بخش دولتی (رسمی) حکمرانی در کشور ما به صورت محدود و ناهماهنگ دارای وجوه مثبت و نسبتا موفقی بوده است ، هرچند از جهت شفافیٌت ، پاسخگویی ، کارآمدی و قانون مندی کماکان مشکلات قابل رفعی وجود دارد و باید در جهت همراه سازی و مشارکت بخش غیر دولتی (غیر رسمی) حکمرانی تدابیر و اقدامات نهادینه و پیوسته ای رقم بخورد. در لایه اخیر حکمرانی ، به رغم آن که در نظام اسلامی و قرآنی ، بر امٌت ، مردم و مومنان تاکید فراوان است و خصوصا مطابق منطوق و مفهوم آیه 25 سوره حدید ، بازوی توانمند و رکن رکین عملیاتی شدن رسالت پیامبران الهی تلقی می شود ، تجربه درس آموز و ارزشمند حکمرانی نبوی و علوی و نیز حقایق موجود و محسوس دوران انقلاب اسلامی و دفاع مقدٌس بر این واقعیت دلالت دارد . با این وصف به اندازه کافی و در چارچوب مولٌفه های حکمرانی در آغاز راه قرار داریم و اساسا در این بخش عقب ماندگی ساختاری و رفتاری به طرز محسوسی دیده می شود و همین وضع ، حکمرانی رسمی (دولتی) را با چالش های جدٌی مواجه ساخته است. به علاوه ، برای هماهنگی و هم افزایی ارکان و اضلاع حکمرانی به یک پیوند و رابطه ضروری و علٌی و معلولی در این حوزه به شدت احساس نیاز می شود.

 

نتیجه گیری

    تاریخ زندگی بشر و تجربیات متراکم کشورها و حکومت های گوناگون مویٌد ضرورت شکل گیری عالی ترین الگوی حکمرانی در جهان معاصر و بالتبع  مبارزه دامنه دار و پیوسته با مظاهر نا امنی ، بی نظمی ، تبعیض ، بی عدالتی ، نا برابری و عدم برخورداری از امکانات و مواهب سرشار خدادادی ، فساد و فقر و سواستفاده از اختیارات و قدرت های قانونی و فرا قانونی است. افق و چشم انداز یک حکمرانی خوب در حدود الزامات و متغیٌرهای علمی ، بومی و بین المللی ، پیشرفت پایدار و بهبود کیفیٌت زندگی در همه ابعاد و توازن در تعاملات همه عناصر سازنده جامعه محلی و جهانی است. بر این اساس آموزش پیوسته و ارتقای سطح آگاهی عمومی و دست اندرکاران و کارگزاران ، زمینه سازی و حمایت از مشارکت همگانی ، تربیت و تعالی معنوی و فرهنگی جامعه ، مهارت افزایی ، کادر سازی ، شایسته سالاری و تخصٌص گرایی ، هوشمند سازی نظارت های رسمی و غیر رسمی ، طرٌاحی ، تدوین و تصویب قوانین و برنامه های اثر بخش و کارآمد از جمله مفروضات و ملزومات عینی و عملی یک حکمرانی خوب ، موٌجه ، قابل دفاع و مورد رضایت مردم و سایر عناصر ذینفع و متناسب با شان جامعه اسلامی است . زیرا حکمرانی غلط ، ناقص و معیوب می تواند به تدریج شیرازه ظرفیٌت و سرمایه عظیم بخش های دولتی و غیر دولتی را متلاشی کند و کل نظام حکمرانی را با خطرات بزرگ و لاینحل مواجه سازد.



[1] Good Governance

[2] High Governance

[3] توکلی غلامرضا و همکاران ، تبیین و تحلیل شاخص های حکمرانی خوب در وداجا ، فصلنامه مدیریت و پژوهش های دفاعی ، سال نوزدهم ، شماره 87 ، بهار 1399

[4] Anwar shah & Jeff huther ,2006, (Local Governance in Developing Countries)

[5] فرهنگ عمید ، صفحه 458

[6] جهت اطلاع بیشتر به فرهنگ دهخدا ذیل واژه حکمرانی رجوع شود.

[7] Role of law