این فرصت سوزی ها ؛ بیگانه پرستی و خودی گدازی باید تاکی ادامه داشته باشد ؟!
بوشهرما: سخن مدیرمسئول
من از بیگانگان هرگزننالم
که بامن هرچه کرد آن آشناکرد
آگاهی نداشتن ما ایرانیان از گذشته خود و عدم استفاده از تجربه پیشینیان بعنوان پاشنه آشیل ما ایرانیان محسوب می شود. متاسفانه ایرانیان و حتی تحصیل کرده های ما با تاریخ میانه خوبی ندارند و کمتر کسی پیدا می شود که به به دنبال شجره نامه خود برود وملتی که تاریخ نمی خواند و نمی داند، همه چیز راباید خودش تجربه کند واگر به تاریخ ایران نگاه کنیم با اغماض های جزئی ، سراسر آن یک طیف یکنواخت ؛ تکراری وسینوسی است .
به گفته آقای نراقی در کتاب چرا در مانده ایم ؟!کمتر کشوری است که مانند ایران در انتقال تجربه های تاریخی به نسل های بعدی کوتاهی کرده باشد. از سوی دیگر خود محوری و برتری جویی ما ایرانیان باعث شده است تا در کارهای جمعی موفق نباشیم و باز هم متاسفانه از خصوصیات ما ایرانیان بوده و هست .
نراقی معتقد است که برتری جویی در سنین جوانی منجر به خود محوری در سنین بالاتر می شود وفرد هیچ کس را قبول ندارد و می خواهد دنیا را با متر خودش اندازه گیری نماید و بالاخره توقع و نارضایتی دائمی ما مزید بر علت های فوق الذکر است . ما از خانواده مان ، از دوستانمان، از دولت مان وخلاصه از همه وهمه از جمله خودمان بطور کلی طلبکاریم و طبیعی است که چون توقع مان به صورت دلخواه هر گز برآورده نمی شود پس نارضایتی پیامد قطعی آن می شود و این است که می بینیم با جامعه ای سرو کار داریم که کمتر لبخند رضایت را حاضر است بر لبانش بنشاند.
با بررسی دولت هایی که بعداز انقلاب اسلامی در ایران بر سرکار آمدند می بینیم اکثر کسانی که به عنوان استاندار در استان بوشهر خدمت نموده اند از تعداد 23نفری که به عنوان استاندار مسئولیت پذیرفته اند تنها 6نفر بومی استان بوشهر بوده اند ( مدر س زاده، ندیمی بوشهری ، تبادار، افراشته ، سالاری و محمدی زاده )که اتفاقا 5نفر از آنها در اولین دوره های مختلف در استان بوشهر مسئولیت قبول کرده اند و جان کلام اینکه به گواهی تاریخ و پیران قوم ، همگی آنها یک سرو گردن از همتایان غیر بومی خود بالاتر بوده وخدمات شایان و ماندگاری برای استان رقم زده اند و نامشان همواره برتارک این استان می درخشد وحس خوبی از موفقیت و آثار ماندگارشان به هر انسان منصفی دست می دهدو به خود می بالیم که این چنین سرمایه انسانی در استان زرخیز بوشهر وجود دارد ولی هیچ وقت قدر آنها را آن چنان که شایسته آنها بوده است ندانسته ایم.
نکته جالب اینکه از این 6نفر 3نفر از اردگاه چپ و3نفر از اردوگاه راست بوده اند ولی باکمال تاسف می بینیم که از هر دو دواردوگاه چپ وراست ،از هم فکران و هم حزبی ها وهمراهان خود ضربه خورده و چنان بی رحمانه و بدون در نظر گرفت انصاف و عدالت بر انها تاخته اند که دولت ها را مجبور کرده اند که دیگر پشت دست خود را داغ کنند و از گماردن مسئولیت به افراد بومی استان بوشهر خودداری نمایند.
و به ناچار استانداران غیر بومی بی حال ،بی رمق، خسته ،ناکار آمد و نالایق غیر بومی را برنیروهای توانمند و باسواد وباتجربه بومی ترجیح دهند و جالب تر اینکه هر وقت غیر بومی ها به عنوان استاندار در استان بوده اند شاهد کمترین هجمه به آنها بوده ایم و با کمال تاسف شاهدیم ، امروز با گذشت 43سال از انقلاب اسلامی در ایران تنها حدود 13سال استاندار بو می در استان بر سرکار بوده وحدود 30سال از فرصت های استان را در دست استانداران غیر بومی ، شاهد فرصت سوزی در استان زرخیز بوشهر بوده ایم و به نظر نگارنده بخش مهمی از علل عقب گرد ومحروم ماندن استان به همین فرصت سوزی ها برمی گردد.
واقعا این فرصت سوزی ها و بیگانه پرستی و خودی گدازی باید تاکی ادامه داشته باشد ؟! چرا امروز نیروی انسانی لایق وسزاوار استان بوشهر در سطح کلان کشوری به حق خود نرسیده اند؟!در واقع ما داریم نه تنها به سرمایه های استان بلکه به مردم استان هم جفا می کنیم . امیدوارم روزی برسد که منافع جمعی را بر منافع فردی وشخصی ترجیح دهیم و دیگر شاهد این خود سوزی ها وفرصت سوزی ها نباشیم. ان شالله
در دست طبیب است علاج همه دردی
دردی که طبیبم دهد آن را چه علاج است؟
سیدحسین جعفری
