دوشنبه, 31 ارديبهشت 1403  -  12 ذي‌القعده 1445 -  20 می 2024
شما اینجا هستید: صفحه نخست فرهنگی هنری حسینیه به روایت تصویر شب طفلان حضرت زینب (س) و حضرت حر


شب طفلان حضرت زینب (س) و حضرت حر

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 امتیاز 0.00 (0 رای)
حسین بن علی «ع» بر بالین حر حضور یافت و خطاب به آن شهید، فرمود: تو همانگونه که مادرت نامت را «حر» گذاشته است، حر و آزاده‏ای، آزاد در دنیا و سعادتمند در آخرت! «انت الحر کما سمتک أمک، و انت الحر فی الدنیا و انت الحر فی الآخره» و دست بر چهره‏اش کشید. امام حسین « علیه السلام » با دستمالی سر حر را بست.پس از عاشورا بنی تمیم او را در فاصله یک میلی از امام حسین « علیه السلام » دفن کردند، همانجا که قبر کنونی اوست.
سرویس حسینیه «بوشهرما»؛نهضت خونين و جاودانه كربلا از مهمترين حوادث تاريخ اسلام به شمار ميرود. ابعاد انقلاب حسيني، از زواياي گوناگون قابل بررسي است. اين نهضت حق را از باطل جدا نموده و از يكسو، تأثيري ژرف بر بيداري مسلمانان گذارد و از سوي ديگر، تبليغات سوء چندين ساله امويان را نقش بر آب ساخت.

در طول تاريخ، انقلابهاي فراواني به وقوع پيوسته و افراد بسياري از خودگذشتگي و فداكاري كردهاند; اما با گذشت زمان، از يادها فاصله گرفتهاند. ولي نهضت عاشورا با مرور زمان، پيوسته در دلهاي مسلمانان، ماندگار شده است.

بدون شك، عقيله بني‌هاشم، زينب كبري(عليها السلام)، از جمله شخصيتهاي تأثيرگذار اين نهضت عظيم است كه در ماندگاري و جاوداني آن نقشي بيبديل داشته; همان بانويي كه از نوادر بانوان تاريخ اسلام است و در دامان پُرمهر فاطمه زهرا(عليها السلام)و مولاي متقيان تربيت يافته و درس زندگي آموخته است. ایشان در این راه فرزندان خود را نیز فدا کردند و به عنوان مادر شید درس استقامت و بردباری را به بشریت آموختند. 

در این گفتار به کیفیت شهادت فرزندان حضرت زینب کبری و همچنین نحوه توبه حر بن یزید ریاحی می پردازیم.

در دهه نخست محرم با ويژه‌نامه روزانه «فردا» هیئت مجازی‌مان را علم می‌کنیم تا خودمان و شما را هرچه بیشتر از برکات و معنویات این ایام بهره‌مند سازیم.



رهنمود رهبری درباره توبه حر و غلبه جنود عقل بر جنود جهل 

بارها این را گفته‌ام که خیلیها به امام حسین علیه‌السّلام مراجعه و او را بر این ایستادگی ملامت می کردند. آنها مردمان بد و یا کوچکی هم نبودند؛ بعضی جزو بزرگان اسلام بودند؛ اما بد میفهمیدند و ضعفهای بشری بر آنها غالب شده بود. لذا میخواستند حسین‌بن‌علی را هم مغلوب همان ضعفها کنند؛ اما امام حسین علیه‌السّلام صبر کرد و مغلوب نشد و یکایک کسانی که با امام حسین بودند، در این مبارزه معنوی و درونی پیروز شدند. آن مادری که جوان خود را با افتخار و خشنودی به طرف این میدان فرستاد؛ آن جوانی که از لذّات ظاهری زندگی گذشت و خود را تسلیم میدان جهاد و مبارزه کرد؛ پیرمردانی مثل «حبیب‌بن‌مظاهر» و «مسلم‌بن‌عوسجه» که از راحتی دوران پیرمردی و بستر گرم و نرم خانه خودشان گذشتند و سختی را تحمّل کردند؛ آن سردار شجاعی که در میان دشمنان جایگاهی داشت - «حُرّبن‌یزیدریاحی» - و از آن جایگاه صرفنظر کرد و به حسین‌بن‌علی پیوست، همه در این مبارزه باطنی و معنوی پیروز شدند.
 
آن روز کسانی که در مبارزه معنوی بین فضایل و رذایل اخلاقی پیروز شدند و در صف‌آرایی میان جنود عقل و جنود جهل توانستند جنود عقل را بر جنود جهل غلبه دهند، عدّه اندکی بیش نبودند؛ اما پایداری و اصرار آنها بر استقامت در آن میدان شرف، موجب شد که در طول تاریخ، هزاران هزار انسان آن درس را فراگرفتند و همان راه را رفتند. اگر آنها در وجود خودشان فضیلت را بر رذیلت پیروز نمیکردند، درخت فضیلت در تاریخ خشک میشد؛ اما آن درخت را آبیاری کردند و شما در زمان خودتان خیلیها را دیدید که در درون خود فضیلت را بر رذیلت پیروز و هواهای نفسانی را مقهور احساسات و بینش و تفکّر صحیح دینی و عقلانی کردند.

بیانات رهبر انقلاب در پادگان دوکوهه

 

۱۳۸۱/۰۱/۰۹

 




فرزندان حضرت زینب (س) در روز عاشورا

در روز عاشورا، وقتی نوبت به جوانان هاشمی رسید. فرزندان زینب کبری (سلام الله علیها) نیز خود را آماده قتال کردند.

حضرت زینب (سلام الله علیها) در این موقع که فرزندان دلبند خود را راهی قتال با دشمنان دین و قرآن می کرد، حالتی دگرگون داشت. او عقیلة بنی هاشم است. او نائبة الامام است. اصلاً او شریک کربلای حسین (علیه السلام) است. نه بدین جهت که بنابر نقل، فرزندان خود را با دست خود کفن پوش و فدیة راه حسین (علیه السلام) کرده ، که از لحظه ای که از دامن زهرای مرضیه (سلام الله علیها) پای به عرصه وجود گذاشته، دیده به دیدار حسین (علیه السلام) باز کرده است. برای همین است که اهل دل، آفرینش او را برای کربلا معنا کرده اند.

مگر نه آنکه در زمان حضور در کوفه، در مجلس تفسیر قرآن، وقتی آیه شریفة ”کهیعص" را برای زنان کوفی تفسیر می کرد، امیرالمؤمنین (علیه السلام) به او فرمود:

این عبارت ”کهیعص" رمزی در مصیبت وارده بر شماست و کربلا را برای آن مخدّره ترسیم کرد. 
بسیاری می گویند: زینب کبری (سلام الله علیها)، دو فرزند خود را مهیای نبرد کرد و به آنها تعلیم داد که اگر با امتناع آن حضرت مواجه شدید - کما اینکه آن مظلوم حتی غلام سیاه را از قتال بر حذر می داشت - دائی خود را به مادرش فاطمه (سلام الله علیها) قسم دهید تا اجازه میدان رفتن بگیرید.

پس از این مراحل ابتدا محمد بن عبدالله بن جعفر به میدان آمد و این رجز را سر داد: 
اشکوا إلی اللهِ منََ العدوانِ 
قِتل قومٍ فی الوری عمیانِ
قَد ترکوا معالِمَ القُرآنِ 
و مُحکمَ التَنزیلِ و التِّبیانِ
وَ اَظهروا الکُفرَ مَعَ الطُّغیانِ

” به خداوند شکایت می کنم از دشمنی دشمنان، قوم ستمگری که کورکورانه به جنگ با ما برخاسته اند . نشانه های قرآنی را که محکم و مبیّن و آشکار کننده کفر و طغیان است راترک کردند"

و پس از نبردی نمایان، به شهادت رسید. 

پس از او، برادرش عون بن عبدالله جعفر راهی نبرد شد و خود را اینگونه معرفی کرد: 
اِن تُنکرونی فَانا بنُ جعفرٍ 
شهیدُ صِدقٍ فی الجنانِ الازهر 
یطیرُ فیها بجناحٍ اَخضرٍ 
کَفی بِهذا شَرَفاً فی المحشرِ

”اگر مرا نمی شناسید من فرزند جعفر هستم که از سر صدق به شهادت رسید و در بهشت نورانی با بال های سبز پرواز می کند. برای من از حیث شرافت در محشر همین کافی است."

و او نیز، فدایی راه حضرت حسین (علیه السلام) شد. 


شب چهارم: فرزندان حضرت زینب (س)

 

پس از شهادت خاندان عقیل حضرت امّ المصائب، عقیله بنی هاشم (ع) دو فرزندش عون و محمد را برای جانفشانی به محضر حضرت ابا عبدالله (ع) فرستاد.

در تاریخ آمده این دو بزرگوار فرزندان عبدالله بن جعفر بودند. این دو برادر به میدان آمده و هر یک جداگانه وفاداری خویش را تا مرز شهادت به امام زمانشان ابراز داشتند.

ابتدا محمد در حالی که اینگونه رجز می خواند وارد میدان شد:

به خدا شکایت می کنم از دشمنان قومی که از کوردلی به هلاکت افتادند. نشانه های قرآنی که محکم و مبیّن بود، عوض کردند و کفر و طغیان را آشکار کردند.

 جمعی از سپاه کوفه به دست او کشته شدند و سر انجام عامر بن نهشل تمیمی، جناب محمد را به شهادت رساند.

بعد از شهادت محمد، عون بن عبدالله بن جعفر وارد میدان شد و این گونه رجز خواند:

اگر مرا نمی شناسید، من پسر جعفر هستم که از روی صدق شهید شد و در بهشت نورانی با بالهای سبز پرواز می کند، این شرافت برای من در محشر کافی است.

نوشته اند تا بیست تن را به درک واصل کرد، آنگاه به دست عبدالله بن قطنه طائی به شهادت رسید.

منقول است حضرت زینب(س) زماني که هر یک از بنی هاشم(ع) به شهادت می رسیدند، به کمک سید الشهدا (ع) براي تعزیت می آمد، ولی هنگام شهادت این دو بزرگوار پرده خیام را انداخت و از خیمه گاه خارج نشد. 

بارگاه طفلان زینب(س) کجاست؟

شهدای کربلا، در پایین پای حضرت حسین (علیه السلام) مدفونند و به احتمال قوی این دو دلداده نیز در همانجا پروانه شمع محفل حائر حسینی هستند. البته در 12 کیلومتری کربلا بارگاهی کوچک منصوب به عون ابن عبدالله وجود دارد که مامن زائرین است. برخی معتقدند که این مرقد یکی از نوادگان امام مجتبی (علیه السلام) به نام عون است.

 

چرا عبدالله همسر حضرت زينب(س) به کربلا نرفت؟

حضرت زينب با اجازه شوهرش عبدالله بن جعفر به كربلا رفت . عبدالله بن جعفر نه تنها به حضرت زينب اجازه حضور در كربلا را داد، بلكه به دو فرزند خويش اجازه داد همراه حضرت زينب (س) به کربلا بروند.مرحوم شيخ مفيد مي‌نويسد: وقتي خبر شهادت حسين(ع) و عون و محمد (فرزندان عبدالله بن جعفر)، در مدينه به گوش عبدالله رسيد، گفت: "انا لله و انّا اليه راجعون" يكي از غلامان وي در مقام تأسف برآمدو گفت: اين مصيبت از ناحيه حسين به ما رسيد!عبدالله بن جعفر از سخن او سخت ناراحت شد و برآشفت و با كفش خود بر سر او زد و گفت: آيا درباره حسين(ع) چنين مي‌گويي؟! به خدا سوگند! خودم نيز آرزوداشتم هرگز از او جدا نشوم. اگر در كربلا حضور داشتم، در ركاب او مي‌جنگيدم تا شهيد شوم؛ زيرا او شايسته است جان فدايش شود. فرزندانم همراه برادرم و پسر عمويم كشته شده‌اند و به پاداش صابران هم دست خواهند يافت.»آن گاه عبدالله متوجه اهل مجلس شد و گفت:« شهادت حسين به ما عزّت بخشيد . اگر چه نتوانستم در ركاب حسين فداكاري كنم. اما فرزندانم با جانبازي خود حسين (ع) را خوب ياري كردند.»صحبت های عبدالله نشان از آن دارد كه او نیز آرزوي شركت در قيام امام(ع) را داشت، ولي برخي از عوامل مانع از حضور او در كربلا شد. نقل است عبدالله بن جعفر، پس از شهادت عموي خود امام علي(ع) شديداً مطيع امام حسن و امام حسين(ع) بود و هيچ گاه در آشكار و پنهان مخالف دستور آنان عمل نمي‌كرد، بلكه وقتي "معاويه" دختر عبدالله "ام كلثوم" را براي يزيد خواستگاري كرد، اختيار ازدواج آن دختر را به امام حسن و امام حسين(ع) واگذار نمود.شايد علت نرفتن او به كربلا اين بود كه امام(ع)، قيام را بر وي واجب نكرد، بلكه همان طور كه درباره ديگران معمول داشت، اختيار قيام را به خود عبدالله گذاشت.

ثانياً شايد عبدالله تشخيص داد ماندن او درمدينه ازجهات مختلفي كه براي ما روشن نيست، به صلاح و مصلحت نزديك‌تر است ، ولي در عين حال ، اگر حسين (ع) قيام و خارج شدن را واجب مي‌كرد، زودتر از ديگران ، دستور حسين(ع) را به مرحله عمل در مي‌آورد. برخي ديگر احتمال دادند كه عبدالله به این دلیل به كربلا نرفت كه زينب (ع) فارغ البال تر بتواند رسالت خويش را در پيام رساني خون شهيدان عملي سازد.


 

شخصیت حر بن یزید ریاحی 

حر از خاندانهای معروف عراق و از رؤسای کوفیان بود. به درخواست ابن زیاد، برای مبارزه با حسین «علیه السلام» فراخوانده شد و به سرکردگی هزار سوار برگزیده گشت .گفته‏اند وقتی از دار الأماره کوفه، با مأموریت بستن راه بر امام حسین « علیه السلام » بیرون آمد، ندایی شنید که: ای حر! مژده باد تو را بهشت… (۱) در منزل «قصر بنی مقاتل» یا «شراف» ، راه را بر امام بست و مانع از حرکت آن حضرت به سوی کوفه شد.کاروان حسینی را همراهی کرد تا به کربلا رسیدند و امام در آنجا فرود آمد .حر وقتی فهمید کار جنگ با حسین بن علی «علیه السلام» جدی است، صبح عاشورا به بهانه آب دادن اسب خویش، از اردوگاه عمر سعد جدا شد و به کاروان حسین « علیه السلام » و جبهه حق پیوست.توبه کنان کنار خیمه‏های امام آمد و اظهار پشیمانی کرد، سپس اذن میدان طلبید.این انتخاب شگفت و برگزیدن راه بهشت بر دوزخ، از حر، چهره‏ای دوست داشتنی و قهرمان ساخت.حر با اذن امام به میدان رفت و در خطابه‏ای مؤثر، سپاه کوفه را به خاطر جنگیدن با حسین « علیه السلام » توبیخ کرد.چیزی نمانده بود که سخنان او، گروهی از سربازان عمر سعد را تحت تأثیر قرار داده از جنگ با سید الشهدا منصرف سازد، که سپاه عمر سعد، او را هدف تیرها قرار داد.نزد امام بازگشت و پس از لحظاتی دوباره به میدان رفت و با رجز خوانی، به مبارزه پرداخت و پس از نبردی دلیرانه به شهادت رسید.رجز او چنین بود:
انی انا الحر و مأوی الضیف
اضرب فی اعناقکم بالسیف
عن خیر من حل بأرض الخیف
اضربکم و لا أری من حیف (۲)
که حاکی از شجاعت او در شمشیر زنی در دفاع از سید الشهدا و حق دانستن این راه بود.حسین بن علی «ع» بر بالین حر حضور یافت و خطاب به آن شهید، فرمود: تو همانگونه که مادرت نامت را «حر» گذاشته است، حر و آزاده‏ای، آزاد در دنیا و سعادتمند در آخرت! «انت الحر کما سمتک أمک، و انت الحر فی الدنیا و انت الحر فی الآخره» و دست بر چهره‏اش کشید. (۳) امام حسین « علیه السلام » با دستمالی سر حر را بست.پس از عاشورا بنی تمیم او را در فاصله یک میلی از امام حسین « علیه السلام » دفن کردند، همانجا که قبر کنونی اوست، بیرون کربلا در جایی که در قدیم به آن «نواویس» می‏گفته‏اند. (۴) نقل است شاه اسماعیل صفوی قبر حر را گشود و پیکرش را سالم یافت، چون خواست پارچه‏ای را که بر سرش بسته بود باز کند، خون جاری شد و دوباره آن را بستند، آنگاه بر قبرش قبه‏ای ساختند. (۵)
سرگذشتهای مربوط به حر و نقش او در حادثه کربلا، از نخستین بر خوردش با کاروان سید الشهدا، سپس توبه‏اش و پیوستن به جبهه حق و شهادت در رکاب سالار شهیدان، در همه مقتلها و کتابهای تاریخ عاشورا نگاشته شده است و توبه او شاخص‏ترین بخش نورانی زندگی اوست.
پی نوشت :
۱ ـ قاموس الرجال، ج ۳، ص ۱۰۳، امالی صدوق، ص .۱۳۱
۲ ـ بحار الأنوار، ج ۴۵، ص .۱۴
۳ ـ همان.
۴ ـ الحسین فی طریقه الی الشهاده، ص .۹۷
۵ ـ سفینه البحار، ج ۱، ص ۲۴۲ به نقل از انوار نعمانیه، سید نعمت الله جزایری.